یلدا
خداوند گفت:سوگند به اسبان دونده ای که نفس نفس می زنند؛
چنان که از سنگ آتش جهید. و زیتون انجیر شنیدند و خاک رویاندن و چنین شد که انجیر جوانه زدو زیتون میوه داد؛ خداوند گفت: سوگند به آفتاب و روشنی اش. سوگند به ماه چون از پی آن بر آید وسوگند به آسمان و سوگند به زمین؛ و چنین شد که روز روشن شد و شب فرو پوشید. و چنین شد که آسمان بالا بلند شد وزمین فروتن؛ به ماه و به خورشید و به هر چیز بزرگ و کوچک؛ و آن گاه دانست که جهان معبدی مقدس است و هر چه در آن است متبرک و مبارک است؛ اسب و زیتون وماه را، آفتاب را و انجیر و آسمان را... عرفان نظرآهاری
سوگند به اسبانی که به سم از سنگ آتش می جهانند؛
اسبان شنیدند و چنین شد که بی تاب شدند و چنین شد که دویدند،
اسبان تا همیشه خواهند دوید از اشتیاق آن که خدانام شان را برده است؛
خداوند گفت: سوگند به انجیر و سوگند به زیتون.
چنین شد که رسم روییدن پا گرفت و سبزی آغاز شد و چنین شد که دانه شکفتن آموخت
سوگند به روز چون گیتی را روشن کند و سوگند به شب چون فرو پوشد
آن ها شنیدند و چنین شد که آفتاب بالا آمد و ماه از پی اش.
و انسان بود و می دید که خداوند به اسب و به انجیر قسم می خورد،
پس انسان مومنانه رو به خدا ایستاد و تقدیس کرد
Design By : RoozGozar.com |